جدول جو
جدول جو

معنی پلنگ لره - جستجوی لغت در جدول جو

پلنگ لره
پلنگ تلی پلنگ تله
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(پَ لَ دَ رَ)
دهی جزء دهستان بهنام پازکی در بخش ورامین از شهرستان تهران. در 4هزارگزی شمال ورامین. دارای 210 تن سکنه. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 1)
لغت نامه دهخدا
(پَ لَ)
نام کوهی است در غربی سیستان
لغت نامه دهخدا
(لِ بَرْ رَ / رِ)
قسمی از آش است که از آرد گندم میسازند و بر ران نهاده مثل رسن می تابند و بریان کرده در گوشت می پزند. (غیاث) (آنندراج)
لغت نامه دهخدا
قسمی آش که از آرد گندم میسازند و آنرا بر ران بره نهند ومثل رسن تابند و سپس بریان کنند و درگوشت پزند
فرهنگ لغت هوشیار
از روستاهای کوهسار فندرسک استارآباد، از توابع دهستان بندپی بابل، نام مرتعی در منطقه ی آمل
فرهنگ گویش مازندرانی
نعره ی پلنگ
فرهنگ گویش مازندرانی
از دره های واقع در زیارت خاسه رود از دهات استرآباد رستاق
فرهنگ گویش مازندرانی
بازی جوانان در شب های قبل از شب عروسی
فرهنگ گویش مازندرانی
تله ی مخصوص برای به دام انداختن پلنگ، مکانی در منطقه ی سوادکوه
فرهنگ گویش مازندرانی
یکی از رودخانه های بخش کلارآباد عباس آباد
فرهنگ گویش مازندرانی